مهدي رضامهدي رضا، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 11 روز سن داره

جینگیل خاله و عسل مامان

در اين چند ماه چه گذشت؟

1393/9/10 11:03
426 بازدید
اشتراک گذاری

سلام پسر ماماني

امروز ديگه دلم واقعا براي نوشتن تو وبلاگت و حرف زدن باهات تنگ شده بود.

منو ببخش بدليل اين تاخير

عزيزكم امسال تولد مثل پارسال برات نگرفتيم. يه كيك گرفتيم و رفتيم خونه بابا جوني خاله سهيلا هم اومدن اونجا خوب بود....... باتو جه به اينكه تولد شما و سالگرد عروسي مامان و بابا فقط دو روز فرقش هست روز تولد شما رفتيم خونه بابا جوني كيك خورديم و روز سالگرد عروسي رفتيم بيرون شام خورديم. دايي امير خونه بابا جوني نتونست بياد چون كار داشت ولي جمعه اومدن خونه ي خودمون اينقده ذوق كرده بودي كه نگو......

مهدي رضا جونم نمي دونم چرا امروز بيشتر دوست دارم باهات حرف بزنم. يعني يه جورايي درد و دل كنم و از حال و روز خودم بگم برات..... ولي نه بيخيال اين حرفا شما نشنوي و ندوني بهتره

بذار از خودت بگم .الهي دورت بگردم الان ديگه يه ماهي هست كه خدا را شكر جيش ميگي. براي اينكه جيش بگي جايزه را برات سك سك خريديم و وقتي سي ديش ديدي فيتيله داره كلا علاقمند شدي و ديگه احوالي از باب اسفنجي و عموپورنگ نميگيري عشقت شده فيتيله...... از نيه مغاه هم فقط برات سك سك خريديم و حالا هر موقع از جلوش رد ميشيم ميگي سك سك بخريم. كلا فكر كنم 6تا سك سك تا حالا برات خريديم. خدا را شكر سمج نيستي كه گير بدي وقتي باهات حرف ميزنم و دليل ميارم تقريبا قانع ميشي... كه اين نعمت بسيار بزرگي هست. البته كمي بعضي وقتها گريه مي كني ولي چاره اي نيست كه محل گريه كردن بي موردت نذارم تا آروم بشي.

خدا را شكر تا كار مامان عوض شده اصولا پيش خودم هستي مگر در مواردي كه جلسه داشته باشم..... اتاق بازي مهدها را خيلي دوست داري كلي بازي ميكني وقتي ميريم اونجا. البته الان دوباره كارم تو مهد ها كمتر شده و دو هفته اي هست كه مهد نرفتيم.

مهدي رضا جونم خيلي خيلي خيلي دوست دارم وقتي بغلت ميكنم و تو چشات نگاه مي كنم تمام خستگيام يادم ميره

خدا حفظت كنه................

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (1)

آلیز
4 آبان 94 11:50
انواع شال و کلاه دخترانه و پسرانه ، عروسک و ...... مادران خوش سليقه از فروشگاه آلیز ديدن نماييد : http://alizeshop.mihanblog.com لطفا ما را لینک نمایید با تشکر